مدح و شهادت حضرت حمزه علیه السلام
یــا کـریــم هــوای پـیـغـمـبـر مـسـتـحـق دعـای پـیـغـمـبـر حـامـی بـا وفــای پـیـغـمـبـر عـمـوی با صفـای پیـغـمـبـر هـمـه جـا یــاور رســول الله حـیــدر دیــگــر رســول الله شیـر مـیـدان غـزوههـایی تو یـل اردوی مـصـطـفـایـی تو یار و هـمرزم مـرتضایی تو تــیــغ بُــرّنــدۀ خــدایــی تــو غیرت جاریات تماشاییست ضربۀ کاریات تماشاییست از بزرگـان مؤمـنـین هـستی از دبـیـران درس دین هستی خار چشمان مشرکـین هستی شک ندارم که بهترین هستی کاشـف الکـرب احمد مخـتار اســدا لله ای ســپـــه ســـالار اَحَـد از شوکـت تو میخواند اُحُـد از غـربت تو میخـواند نـبـی از قـربت تو میخـواند عـلی از هـیبت تو میخـواند سر نـیـزه نـشـانه رفته تو را چـشـم بـد دور سـیـدا لـشـهـدا تاکه زوبین اجاره کرد وحشی جَدَلَت را نظاره کرد وحشی شکمت را اشاره کرد وحشی پهلویت را چو پاره کرد وحشی از اشـارات سخـت سر نیـزه نـفـسـت بـنـد آمـد ای حـمـزه علم افتاده است؟ فـدای سرت من به قربان زخم بال و پرت چه خبر گشته است به دور و برت زیر دندان هنده است جگرت آخرالامر شهید و یکّـه شدی وای مـن تکّه تکّه تکّـه شدی ای مـحــاسن ســپــیـد آل الله هـمـه چـشــم و امـیــد آل الله ای غــیــور شــهــیــد آل الله ای عــمــوی رشــیــد آل الله ذکر و خیر تو بر لب همه است زائر تـربت تو فـاطـمه است از بــلا، کـربـلا بـه یـاد آمـد از نــوا، نـیــنـوا بـه یـاد آمـد از جـفـا، نـیـزههـا به یاد آمد از عـبـا، بـوریـا بـه یـاد آمـد کـاش در کـربـلا پیـمـبر بود یا که مقـداد بود و حـیدر بود کربلا غرق در محن شده بود کـربلا قحـطی کفـن شده بود تشنه لب پاره پاره تن شده بود مثل یک لایه پیرهن شده بود نیزهای که به پهلویش کردند گرگ ها از تـنـش در آوردند |